به گزارش شهرآرانیوز؛ «اوایل وظیفه خودم میدونستم شفافسازی کنم تا به شناخت بهتری از من برسه، ولی الان واقعا خسته شدم و دیگه نمیکشم؛ اگه بخوام یه تُک پا تا خونه مامانم برم، باید همراهم بیاد. وقتی سر کارم، مدام به تلفن محل کارم زنگ میزنه؛ اینقدر که دیگه همکارام دستم میاندازن. انتظار داره هرکی به گوشیام زنگ میزنه، تلفنم رو روی حالت بلندگو بگذارم که اونم بشنوه. میگه مگه ما حرف پنهونی ازهم داریم. همه اینها یکطرف و اینکه وقتی شبها میخوابم، گوشیام رو برمیداره و چک میکنه، یکطرف.»
نمیگوییم همه این موارد ولی بعضی یا مشابه این رفتارها را در بین برخی همسران زیاد دیدهایم؛ رفتارهایی که کلافگی و گریز از همسر برای یک طرف و ناآرامی و بیقراری بیشتر برای طرف دیگر را بهدنبال دارد؛ چون شک مانند مرضی بیعلاج به جان زندگی میافتد و آن را از هستی ساقط میکند؛ مسئلهای که موضوع صحبت امروز ما با دکتر زهره معینی، روانشناس و مشاور خانواده است و قرار است شما در ادامه چکیدهای از آن را بخوانید.
وقتی قرار باشد یکی از دو طرف به دیگری اعتماد نداشته باشد و دائم در ذهنش صداقت او را زیرسؤال ببرد و طرف دیگر هم برای فرار از این شک مجبور به پنهانکاری شود، طبیعی است که آرامشی در زندگی مشترک وجود نخواهد داشت؛ آرامشی که رسیدن به آن، هدف اصلی همه ما از ازدواج است و جز با صداقت و روراستی و اعتماد دوطرفه امکانپذیر نمیشود، بنابراین اگر بگوییم شک و بدبینی بین همسران، اصل و ریشه ازدواج را نشانه میرود، زیاد بیراه نگفتهایم.
در دین مبین اسلام شک راه رسیدن به یقین بیان شده است؛ یعنی اینکه شک همیشه هم بد و نادرست نیست و نمیتوان و نباید از کسی انتظار داشت که هیچوقت و در هیچ شرایطی به همسرش شک نکند. آنچه ما آن را ناپسند و ناشایست میدانیم، شک بیمارگونه یا ناسالم است. حالا حتما میپرسید از کجا باید بدانیم که شک ما سالم است یا ناسالم؟ پیش از پرداختن به این موضوع، اجازه بدهید باهم به تعریفی واحد از شک برسیم.
شک حالتی ذهنی و عاطفی است که یک یا دو طرف درباره صداقت و وفاداری هم، احساس تردید و ناامنی دارند. بهعبارتی نمیدانند در دل هم چه میگذرد و اطمینانی به هم ندارند.
اگر شک و تردید ما درباره موضوعی، رفتاری یا موقعیتی کوتاهمدت و منطقی باشد، آن شک سالم است و وجودش برای سلامت یک رابطه اشکالی ندارد.
وقتی شک و تردید ما مزمن و وسواسگونه باشد و بدون علت تکرار شود، این شک ناسالم است و سبب ازهمگسیختگی رابطه میشود.
علتهای زیادی با منشأ بیرونی یا درونی وجود دارند که میتوانند ما را به فردی شکاک و بدبین تبدیل کنند؛ برای نمونه:
بهترین روش برای اینکه بدانیم گرفتار شک بیمارگونه و ناسالم شدهایم یا نه، این است که نشانههای آن را در خودمان جستوجو کنیم. فرد شکاک:
شک مانند اسید عمل میکند؛ ابتدا فرد و سپس طرف مقابلش را میسوزاند. فرد شکاک با این تصور که رفتارهایش از عشق و علاقه زیادی به همسرش سرچشمه میگیرد، خود را برای ادامه این نوع رفتارها محق میداند. متأسفانه شک این افراد به موضوع خاصی هم محدود نمیشود و از خرید کردن همسر و بیرون رفتن او با دوستانش تا پاکدامنیاش را زیرسؤال میبرد؛ رفتارهایی که درنهایت سبب طلاق عاطفی و جدایی آن دو از هم میشود؛ برای همین خیلی مهم است که اگر همسرمان به این بیماری آلوده شده است، در همان مراحل اول آن را تشخیص دهیم و برای درمانش اقدام کنیم. برای این منظور بهجز مراجعه به یک مشاور و رواندرمانگر مجرب در این زمینه، رعایت این نکات را هم توصیه میکنیم: